امروز شروع کرد به برف باریدن... این هم از عجایب روزگار است لابد زمستانش آنطور که باید نبارید حالا جورش را بهار باید بکشد لابد. ف آش بسیار خوشمزه ای درست کرد و حس و حال زمستانهای تهران برایم تداعی شد، جدا یادشان بخیر کز میکردیم توی سرمای سوزناک بهمن و شروع میکردیم به خوردن آش و سیرداغ و نعناع داغ و بوی حبوبات پخته و بخارات ناشی از پختن سبزیجات تازه خانه را فرا میگرفت. آنوقتها مینشستیم و برای هم شعر و داستان میخواندیم ... ایجا کارمان شده بنشینیم یکی دو .
ساعتی از وقتمان را جلوی تلوزیون هدر دهیم. اما خدایی آش بسیار خوشمزه ای شده بود با اینکه حبوباتش کنسرو بود و پیازداغ و اسفناجش هم پروسس.
فردا تعطیلات عید پاک شروع میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر